آیت الله العظمی سید عبدالهادی شیرازی در سامرا به دنیا آمد و در 77 سالگی در کوفه در سال 1341 از دنیا رفت و در نجف به خاک سپرده شد.
  • علامه محمد تقی جعفري از شاگردان او بود و درباره ويژگيهاي اخلاقي استاد خويش مي‌گويد: يكي از عالي‌ترين ايام زندگی من همان مدت هفت سال است كه خدمت ايشان بودم. مرحوم آقا سيد عبدالهادي، مرد علم و عمل و براستي تجسمي از معرفت و تقوا بود... بارها ديدم كه ايشان موقع نماز خواندن مي‌لرزيد.
  • همچنين آية‌الله فياض يكي ديگر از شاگردان ايشان مي‌گويد: آية‌الله سيّد عبدالهادي شيرازي... مردي بسيار متين بزرگوار، سنگين و رعايت كننده آداب بود. از جهت اخلاقي ممتاز بود. مواظب بود كه در محضر و مجلسش حرف لغو، غيبت و كلام نابجا گفته نشود والا ناراحت مي‌شد. با وقار بود... هر كس كه خدمت ايشان مي‌نشست هم كسب علم مي‌كرد و هم كسب اخلاق. در تقوي كامل بود.
  • زهد و پارسايي او به گونه اي بود كه با آنكه در مقام زعامت و مرجعيت بود تا اواخر عمر در منزل استيجاري زندگي مي‌كرد تا اينكه عده‌اي از مؤمنين، سه، چهار سال قبل از وفاتش خانه‌اي براي او خريدند.
 دوشنبه دهم اسفند94 آیت الله وحید خراسانی در انتهای درس در مسجد اعظم قم به مناسبتی خوابی را که درباره آیت الله سیدعبدالهادی شیرازی دیده بودند تعریف کردند. صوت آن را از این جا دانلود کنید. متن این سخنان آیت الله وحید خراسانی چنین است:

یک شب خواب دیدم کنار جویی نشستیم. یک مرتبه آسید عبدالهادی حرکت کرد. عبایش را به سرش انداخت . مجلس استفتا بود. رفت رو به قبله. ما هم دویدم پشت سرش . هر چه فریاد زدیم برنگشت. صبح شد به مرحوم آشیخ مجتبی قزوینی خواب را گفتیم.

ایشان گفت یا آسید عبدالهادی از مرجعیت کنار می گیرد همین چند روز، یا فوت می شود. این هم تعبیر ایشان بود.

دو سه روز گذشت خبر آمد آسید عبدالهادی فوت شد.
آیت الله سید عبدالهادی شیرازی
خواب آیت الله سید عبدالهادی شیرازی چه بود؟
آيت اللَّه وحيد خراساني فرمود: مرحوم آقاي حاج سيد عبدالهادي به من گفتند: شبي در خواب ديدم که حضرت سيدالشهدا، ابي عبداللَّه الحسين‏ عليه‏ السلام به بيروني منزل تشريف آورد و فرمود: دفتر روضه خوان ها را بياور، آوردم فرمود: نام آنها را بخوان! چند نفر را که خواندم به يکي از آنها که رسيدم فرمود: او را خط بزن، و آقاي سيّد جعفر شيرازي را -که براي ايشان کتاب مي‏ خواند- به جاي او بنويس. از خواب بيدار شدم، وقتي سيّد جعفر آمد از او پرسيدم در اين ايام کار فوق العاده‏ اي انجام داده‏ اي؟ گفت: چون ايام محرم فرا رسيد، شبي از حرم اميرالمؤمنين ‏عليه ‏السلام بيرون مي‏ آمدم که چشمم به در و ديوار سياه پوش افتاد، به خاطرم رسيد که روضه زياد شنيده و گريه بسيار کرده ‏ام، خوب است يک کتاب جلاء العيون بخرم و به منزل ببرم و براي اهل منزل از روي آن کتاب بخوانم تا ثواب روضه خواندن نصيبم شود؛ اين کار را انجام دادم و اهل منزل را به فيض رساندم. آقا جريان خوابش را براي آية اللَّه وحيد مي‏ گويد، امّا نام فردي را که از ليست خارج گشته نمي‏ برد.

برچسب‌ها: آیت الله, سیدعبدالهادی شیرازی, وحید خراسانی, خواب
+ نوشته شده در  دوشنبه دهم اسفند ۱۳۹۴ساعت 17:28  توسط جواد باقری  |